اگه میخواین یه راز مهمی رو درمورد انسانها بدونین این مطلبو بخونین! خیلی باحالیه حتماً بخونین از دستتون میره هااا واسه خوندن باید به ادامه مطلب برید ! راستی نظر یادتون نره ها!
سلام...... خدا خر را افرید و به او گفت : تو بار خواهی برد از زمانی که تاریکی شب سر میرسد.و همواره بر پشت تو باری سنگین خواهد بود.و تو علف خواهی خورد و از عقل بی بهره خواهی بود و پنجاه سال عمر خواهی کرد و تو یک خر خواهی بود. خر به خداوند پاسخ داد: خداوندا!من می خواهم خر باشم، اما پنجاه سال برای خری همچون من عمری طولانی است.پس کاری کن فقط بیست سال زندگی کنم و خداوند آرزوی خر را بر آورده کرد خدا سگ را آفرید و به او گفت: تو نگهبان خانه انسان خواهی بود و بهترین دوست و وفادار ترین یار انسان خواهی شد .تو غذایی را که به تو میدهند خواهی خورد و سی سال زندگی خواهی کرد. تو یک سگ خواهی بود. سگ به خداوند پاسخ داد:خداوند!سی سال زندگی عمری طولانی است کاری کن من فقط پانزده سال عمر کنم و خداوند آرزوی سگ را بر آورد... خدا میمون را آفرید و به او گفت : تو از این سو به ان سو از این شاخه به ان شاخه خواهی پرید و برای سر گرم کردن دیگران کارهای جالب انجام خواهی داد و بیست سال عمر خواهی کرد و یک میمون خواهی بود میمون به خداوند پاسخ داد: بیست سال عمری طولانی است،من میخواهم ده سال عمر کنم. و خداوند آرزوی میمون را بر اورده ساخت. و سر انجام خداوندانسان را آفرید و به او گفت:تو انسان هستی.تنها مخلوق هوشمند روی تمام سطح کره زمین تو میتوانی از هوش خودت استفاده کنی و سروری همه موجودات را بر عهده بگیری و بر تمام جهان تسلط داشته باشی. و تو بیست سال عمر خواهی کرد. انسان گفت : سرورم ! اگر چه من دوست دارم انسان باشم ، اما بیست سال مدت کمی برای زندگی است. آن سی که خر نخواست، آن پانزده ساالی که سگ نخواست و آن ده سالی که میمون نخواست زندگی کند،به من بده. و خئا آرزوی انسان را بر آورده کرد..... از آن زمان تا کنون انسان فقط بیست سال مثل انسان زندگی می کند، و مثل خر بار می برد. و پس از اینکه فرزندانش بزرگ شدند ، پانزده سال مثل سگ از خانه ای که در آن زندگی می کند ، نگهبانی می دهد و هر چه به او بدهند می خورد....!!!! و وقتی پیر شد ، ده سال مثل میمون زندگی می کند، از خانه این پسرش به خانه آن دخترش می رود و سعی می کند مثل میمون نوه هایش را سر گرم کند...!!!
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |